ك ميهماني رسمي الهي

 

يادت هست چه شب هايي را كه زود به خواب مي رفتي تا بتواني هنگام سحر بر سر سفره سحري حاضر شوي

 

اين تنها آرزوي تو بود كه هميشه هم با مخالفت پدر و مادرت مواجه مي شد.

مي خواستي روزه بگيري، يك روز را كامل روزه باشي

تو اما بيشتر از روزه كله گنجشكي مي خواستي

امسال اما حال و هواي ديگري داري

امسال تو نيز به جمع روزه داران الهي خواهي پيوست

آري خداوند امسال تو را نيز بر خوان نعمتش فرا خوانده است

اين اولين ميهماني رسمي تو در درگاه الهي است.

 

 

تو بعضي از مهموني ها هم براي تشكر و هم براي اين كه به ميزبانمون بگيم به يادش بوديم هديه اي تهيه مي كنيم .

تو براي پروردگارت چه هديه اي آماده كردي؟

 

دور هم بودن كنار سفره حس خوبيه

سفره هاي سحري و افتار اما حال و هواي ديگه ايي داره

مخصوصاً خرما و زولبيا و باميه مخصوصش

شعله زرد و آش رشته

حليم هاي ماه رمضون هم انگار طعم ديگه اي دارن

دعايي كه هنگام خواندنش خدا را بيش تر از هر زمان ديگري كنار خود احساس مي كني

انگار تمام بند بند وجودت مشغول راز و نياز مي شوند

هنگام سحر از او كمك مي گيري تا بتواني يك روز كامل روزه باشي

يك روزه واقعي

روزه ايي كه همه اعضاء و جوارحت روزه باشند

و مي داني اين گونه بودن فقط و فقط با توفيق الهي ممكن خواهد بود

به هنگام افطار اما به شكر و سپاس از نعماتش مي پردازي

شادي خاصي اعماق وجودت را فرا مي گيرند

گرسنگي و تشنگي گويي تأثيري بر تو نداشته است  

انگار تازه مي فهمي گرسنگي و تشنگي تنها بهانه اي بوده است براي جدايي از خواسته هاي نفساني ات.

چرا كه مي داني شيطاني كه سوگند خورده است براي تو را دور كردن از راه الهي، يك ماه تمام در غل و زنجير الهي است

آري و چه فرصت مغتنمي

يك ماه تمام فرصت داري تا تمرين كني

تمرين كني براي با او بودن

براي مهار خواسته هاي نفساني

براي مناجات

براي خود ساختگي

براي انديشيدن به يتيمان و گرسنگان

يك ماه انگار زمان كوتاهي است براي در آغوش او بودن

چه خوب مي شد اگر مي توانستيم توفيق يابيم در تمام سال به گونه اي باشيم كه شيطان را خودمان در بند كشيم.