معرفی وبلاگ
فقط برای دل غم دیده اقا می نویسم
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 139612
تعداد نوشته ها : 72
تعداد نظرات : 21
Rss
طراح قالب
GraphistThem272


پيامبر رحمت -صلّي الله عليه و آله و سلّم:


دل ها بر سه گونه اند:
فريفته دنيا، طالب آخرت، و عاشق خدا ...
فريفته دنيا در سختي و بلا به سر مي برد؛
طالب آخرت درجات بلند مي يابد؛

عاشق خدا، دنيا، آخرت و خدا، هر سه را دارد.


نصايح، ص 126

.
.
مي دانستم!
دنيا و آخرت، درست در تلاقي نگاه "تو" به هم پيوند مي خورد ...
دسته ها :
پنج شنبه بیست و هشتم 9 1392 0:53
شنونده غيبت






بدان كه: آنكه غيبت را مى ‏شنود نيز حكم غيبت كننده را دارد، همچنان كه در احاديث وارد شده است.
(بحار الانوار، ج 75، باب الغيبة، ص 220)



و همچنان كه غيبت كنندگان، افساد دارند، غيبت ‏شنوندگان نيز چنين ‏اند، زيرا: آن ‏كسى كه در حضور او غيبت مسلمانى مى ‏شود يا به آن خوشحال نمى ‏شود و بدش هم‏ نمى ‏آيد و به اين جهتمنع نمى‏ كند.يا خوشحال مى‏شود ولى از راه ريا و تزهد تصديق‏ نمى‏ كند بلكه گاه است منع مى‏ كند اما قلباً طالب آن است كه منع او را نشنوند و بساباشد حيله‏ ها برانگيزد كه آن غيبت قطع نشود، مثل اينكه: اظهار تعجب كند يا بگويد كه: من چنين نمى‏ دانستم و او را نوع ديگر شناخته بودم، كه آن غيبت كننده بيشتر ميل در غيبت كند، و به اين سخنها او را به غيبت وا مى‏ دارد، و اينها همه در گناه و حكم با غيبت‏كننده شريك ‏اند.


خلاصه آنكه: گناه شنونده غيبت، مثل غيبت كننده است، مگر اينكه:

در مقام انكار برآيد و سخن آن شخص را قطع كند، يا از مجلس برخيزد، و اگر قدرت بر اينها نداشته ‏باشد در دل غضبناك گردد، و اگر به زبان گويد: ساكت ‏شو، اما در دل، مايل و طالب ‏باشد، اين از اهل نفاق است، پس بر اهل دين لازم است كه: چنانچه غيبت مسلمانى را بشنوند در مقام انكار برآيند و آن را رد كنند و الا مستوجب نكال مى ‏گردند.

حضرت رسول -صلى الله ‏عليه و آله و سلّم- فرمود كه: «هر كه مؤمنى را در نزد او ذليل كنند و او بتواند يارى او را بكند و نكند خدا در روز قيامت او را ذليل مى ‏سازد».
(بحار الانوار، ج 75، ص 226، در بيان ح 1)



و فرمود: «هر كه رد كند از غيبت، برادر خود را و آبروى او را محافظت كند، حق ‏است ‏بر خدا كه در روز قيامت آبروى او را نگاهدارد».

(بحار الانوار، ج 75، ص 226، در بيان ح 1)
وفرمود كه: «هيچ مردى نيست كه بدى برادر مسلم او در نزد او مذكور شود و او بتواند او را جانب دارى و حمايت كند -اگر چه به يك كلمه باشد- و نكند مگر اين كه ‏خداى -تعالى- او را در دنيا و آخرت ذليل مى ‏كند، و هر كه بدى برادر مسلمش را در نزد او ذكر كنند و او يارى او كند خدا يارى او كند در دنيا و آخرت‏».
(محجة البيضاء، ج 3، ص 393 و بحار الانوار، ج 75، ص 226 (با اندك تفاوتى) )
و فرمود: «هر كه حمايت كند آبروى مسلمانى را، خدا در روز قيامت ملكى را مى ‏فرستد كه او را حمايت كند».


و فرمود: «هر كه منت گذارد بر برادر خود در خصوص غيبتى از او كه در مجلسى‏ بشود و آن را رد كند، خداى -تعالى- هزار در از شر را در دنيا و آخرت از او دور مى ‏كند، و اگر بتواند و رد غيبت او را نكند گناه او هفتاد مقابل آن كسى است كه غيبت ‏كرده است‏».
(بحار الانوار، ج 75، ص 226، در بيان ح 1)


منبع: معراج السعادة، ملا احمد نراقى.

دسته ها :
پنج شنبه بیست و هشتم 9 1392 0:53
غيبت‏ به غير زبان





و مخفى نماند كه:
غيبت كردن منحصر به زبان نيست، بلكه: هر نوعى كه نقصى از غير را بفهماند غيبت است، خواه به قول باشد، يا فعل، يا اشاره، يا ايماء، يا رمز، يا نوشتن.

مروى است كه: «زنى بر عايشه وارد شد چون بيرون رفت عائشه با دست‏ خود اشاره ‏كرد كه: اين كوتاه است، حضرت فرمودكه: غيبت او را كردى‏».
(بحار الانوار، ج 75، ص 224، در بيان ح 1)



و فرقى نيست در حرمت غيبت، ميان كنايه و تصريح. بلكه بسا باشد كه:


كنايه بدتر باشد، و غيبت‏به كنايه، مثل اينكه گوئى:الحمد لله كه خدا ما را مبتلا نكرد به همنشينى‏ ظلمه، يا به حب رياست، يا سعى در تحصيل مال، يا بگويى: نعوذ بالله از بى‏ شرمى، يا خدا ما را محافظت كند از بى ‏شرمى، و غرض از اينها كنايه به شخصى باشد كه مرتكب اين ‏اعمال باشد. و بسا كه: چون خواهد كه غيبت كسى را كند از راه ريا و تشبه به صلحا، ابتدا مدح او را مى‏ كند و مذمت ‏خود را نيز مى‏ كند چنانچه مى‏ گويد: فلانشخص چه بسيار خوب شخصى بود و روزگار او را نيز مثل ما كرد و از دست‏ شيطانخلاصى نيافت.


و بعضى از غيبت كنندگان هستند كه: چون مى‏ خواهند غيبت مسلمانى را كنند از راه ‏نفاق، غم و اندوه خود را بر حال آن شخص اظهار مى‏ كنند و حال اينكه در دل خود، هيچ اندوهى ندارند، چنانكه مى‏ گويند: آه، چه قدر غصه خوردم دلم سوخت‏ به جهت‏ فلان شخص كه بى‏ آبرو شد، يا فلان عمل از او سرزد، يا به او اهانت رسيد، خدا امر او را به اصلاح آورد، و اين منافق اگر دوست او بودى و غم و اندوه او را خوردى پس اظهار نكردى و دعائى كه به او مى ‏كند در خلوت كردى، پس اظهار حزن و دعا از خباثت‏باطن ‏اوست، و شيطان لعين او را بازيچه خود قرار داده، بر او امر را مشتبه كرده و بر ريش او مى‏ خندد، و حسنات او را به باد مى ‏دهد، و او چنانپندارد كه: خوب مى‏ كند، و نمى‏ داند كه تيز بينان عالم دانش و بينش، از احوال و اوضاع برون او، احوال درونش را درك ‏مى ‏نمايند.

و بسيارند كه غيبت مسلمانى را مى ‏كنندو بعضى از حضار نمى ‏شنوند بلند مى‏ گويند سبحان الله! اما عجب نيست چنين چيزى تا او خوب متوجه شود و اين هرچه مى‏ خواهد بگويد.

منبع: معراج السعادة، ملا احمد نراقى.
دسته ها :
پنج شنبه بیست و هشتم 9 1392 0:49
معنى و حقيقت غيبت



بدان كه: حقيقت غيبت آن است كه: چيزى نسبت‏ بغيرى كه شيعه باشد ذكر كنى كه ‏اگر به گوش او برسد او را ناخوش آيد و به آن راضى نباشد.

خواه آن نقص، در بدن او باشد مثل اينكه بگويى: «فلانى كور، يا كر، يا گنگ، يا نيم مرده، يا كوتاه، يا بلند، يا سياه، يا زرد، يا احول، يا قطور»و امثال اينها است.
يا در نسب او باشد مثل اينكه بگويى: پسر فلان، فاسق، يا ظالم، يا حمال زاده، يا نانجيب و نحو اينها است.

يا در صفات و افعال و اقوال او باشد مثل اينكه بگويى:بد خلق، يا بخيل، يا متكبر، يا جبان، يا ريا كار، يا دروغگو، يا دزد، يا ظالم، يا پرگو، يا پرخور، يا بى ‏وقت ‏به خانه مردم‏ مى ‏رود، و نحو اينها است.

يا در چيزى باشد كه متعلق به او باشد از: لباس، يا خانه، يا مركب. چنانكه بگوئى:
جامه فلان كس چركين است، يا خانه او چون خانه يهودان است، يا عمامه او مثل گنبدى‏است، يا بقدر گردوئى است، يا كلاه او دراز است، يا مركب او «جلف‏» (لاغر)است. و امثال ‏اينها.و همچنين در ساير امورى كه منسوب به او باشد و به بدى ياد شود كه اگر آن را بشنود ناخوشش آيد.

همچنان كه حديث نبوى به آن دلالت مى ‏كند، فرمود: «آيا مى ‏دانيد كه غيبت چه چيزاست؟

عرض كردند: خدا و رسول او داناتر است. فرمود: آن است كه: ياد كنى برادرخود را به چيزى كه او را ناخوش آيد. شخصى عرض كرد كه: اگر آن صفت ‏با او باشد باز بد است؟ فرمود: اگر باشد غيبت است و الا بهتان است».
(بحار الانوار، ج 75، ص 222، در بيان ح 1)



«و نام مردى در خدمت آن حضرت برده شد، شخصى عرض كرد كه: چه عاجز است.حضرت فرمود: غيبت رفيق خود را كردى».
(احياء العلوم، ج 3، ص 125، مجمع الزوائد، ج 8، ص 94 و محجة البيضاء، ج 5، ص 256)



و روزى اسم زنى مذكور شد عايشه گفت: كوتاه قد است. جناب رسول -صلى الله ‏عليه و آله و سلّم- فرمود: «او را غيبت كردى».
(بحار الانوار، ج 75، ص 224، در بيان ح 1)




و زنى ديگر مذكور شد عايشه گفت: «آن دامن بلند است. حضرتفرمود: بيفكن از دهن خود، پس پاره گوشتى از دهن او افتاد». (جامع السعادات، ج 2، ص 294)
روزى يكى از اصحاب به ديگرى گفت: «فلان شخص بسيار خواب است. حضرت‏فرمود: گوشت‏ برادر خود را خوردى‏». (جامع السعادات، ج 2، ص 294 و محجة البيضاء، ج 5، ص 260)



و آنچه در بعضى از احاديث وارد شده كه: پيغمبر -صلى الله ‏عليه و آله و سلّم- يا بعضى ازائمه -عليهم السّلام-مذمت ‏بعضى از اشخاص معينه را فرموده‏اند، يا از براى بيان احكام‏ الهى بوده يا از طوايفى بوده ‏اند كه غيبت آنها مستثنى است، چنانچه مذكور خواهد شد.



منبع: معراج السعادة، ملا احمد نراقى.
دسته ها :
پنج شنبه بیست و هشتم 9 1392 0:48
X